تصویر خیال

عمومی . فیلتر شکن . کد تقلب بازی و غیره.....

تصویر خیال

عمومی . فیلتر شکن . کد تقلب بازی و غیره.....

جوکستان ۸


جوکستان ...۸ 


یک روز به یک ترکی می گویند: «سه تا آرزو کن.»
- اول یک ماشین پژو
۲۰۶ پیدا کنم؛ بعد یک ۲۰۶ دیگر پیدا کنم؛ سومین آرزویم هم این است که یک ۲۰۶ پیدا کنم.
- چرا هر سه تا آرزویت یکی بود؟
- برای این که این سه تا را بفروشم و یک ماکسیما بخرم.

معلم تاریخ: آهای! تو که با آن قد بلندت ته کلاس ایستاده ای و بر و بر من را نگاه می کنی، بگو اسکندر مقدونی که بود.
- نمی دانم.
- چه کسی ناصر الدین شاه را کشت؟
- نمی دانم.
- پس با این وضع چطور می خواهی امتحان تاریخ بدهی؟
- من که نمی خواهم امتحان بدهم. آمده ام بخاری کلاس را تعمیر کنم.

اولی: آقای دکتر، من فکر می کنم عینک لازم دارم.
دومی: بله حتما! چون این جا مغازه ساندویچ فروشی است.

از شخصی پرسیدند: فاصله میان خنده و گریه چیست؟
او جواب داد: انسان با چشم گریه می کند و با دهان می خندد،
فاصله میان دهان و چشم هم دماغ است

دکتر: خب، بیشتر، وقتی به چه چیزی فکر می کنی افسرده می شوی؟
بیمار: راستش را بخواهید، به پرداخت ویزیت!

یک نفر می رود مطب دکتر و می گوید: «آقای دکتر، مشکل من این است که کسی مرا تحویل نمی گیرد!»
دکتر می گوید: «مریض بعدی!»

معلم به دانش آموز :«یک جمله بگو در آن چای باشد.»
دانش آموز :«اجازه ! قوری.»

شکارچی اول: ببین چه کبک زیبایی شکار کرده ام.
شکارچی دوم: این که کلاغ است نه کبک.
شکارچی اول: نه دیروز برادرش را زدم، امروز او لباس سیاه پوشیده است!

محسن به همسایه اش گفت: «جلوی این سگت را بگیر! امروز جوجه ما را خورده است.»
همسایه او با خوشحالی گفت: «خوب شد گفتی که دیگه امروز بهش غذا ندهم.»

اولی: با عمویت کجا می روی؟
دومی: او را می برم فروشگاه محله مان؛ چون آن جا نوشته «خرید برای عموم آزاد است!»

اولی: من یک پسر دارم که هر روز بیشتر شبیه من می شود؟
دومی: اگر وقت داری ببر دکتر تا جلوی این بیماری را بگیرد!

اولی: یک فوتبالیست را نام ببر که یک درجه برتر از مارادونا باشد.
دومی: ماراسه نا.

دو دیوانه در حیاط تیمارستان قدم می زدند.
دیوانه اولی به تیر چراغ برق کوبید و گفت: هر چه در این خانه را می زنم، کسی جواب نمی دهد.
دیوانه دومی گفت: عجیب است. چراغشان هم روشن است

 

طرف می خواسته تو دوران جنگ خونه بساخته.خلاصه واسه خرید تیر آهن میره پیش شهر دار.شهر دار بهش میگه که ما فقط به رزمنده ها تیر آهن می دیم و شما تو اولویت نیستی! خلاصه طرف کله می کنه و میره جبهه و اونجا حین رزم سه تا ترکش می خوره به قمبل مبارکش!برای همین میبرنش عقب.اونجا یک عده با دوربین میریزن دورش واسه مصاحبه و ازش میپرسن که چه پیامی برای مردم دارید؟ طرف هم شاکی می شه و میگه: به اون شهر دار بگین که: حالا خوب شد واسه دو تا تیر آهن کون ما پاره شد!؟

سوسکه مست می کنه و می ره جلوی دم پایی و می گه: بزن، ده بزن دیگه لعنتی

ترکه میره و در یخچال رو باز می کنه و می بینه: ژله هه داره مثل بید می لرزه، بهش می گه: نترس میخوام پنیر بخورم

به غضنفر می گن: چرا ترک شدی؟ می گه از دزدی که بهتره

یه روز یه مَرده می ره ساندویچ فروشی تبریز، می گه: آقا یه ساندویچ همبرگر بدین ولی گوجه نذارین.
ترکه می گه: ببخشید آقا ما گوجه نداریم، می خواین خیارشور نذارم!!!

یه روز، یه دختره با یه ترکی آشنا میشه، می گه: اسمم شکوفه ست. تو خونه بهم میگن: شکو،
اسم تو چیه؟ پسره می گه: ایلده اسمم گضنفره ، تو خونه بهم میگن: فری، بر و بچه های محل هم،
به هم می گن: چس فیل.

میدونی فلسفه چس چیه؟
تلاش مرموز گوز برای حفظ آبرو

به ترکه توپ فوتبال نشون دادن و گفتن : این چیه؟
طرف کلی فکر کرد و گفت : شطرنج گردالی

یه روز ترکه می خواسته خود کشی کنه-میره 30 تا قرص اسهال می خوره

ترکه میخواسته بره هر چی راهزنه اطراف تبریزه دهنشون رو سرویس کنه. ملت هم میان هر کی یه چیزی براش میارن، یکی شمشیر میاره یکی خنجر میاره و حسابی مسلحش میکنن. خلاصه ترکه راه میفته و بعد از یک هفته خونین و مالین برمی‌گرده. مردم دورش جمع میشن، می‌پرسند: چی شد؟ چی کار کردی؟ ترکه پامیشه یا حال زار میگه: بابا یه دستم شمشیر بود یه دستم خنجر، با دندونام می‌جنگیدم؟

ترکه می خواسته مزاحم تلفنی بشه!!!
تلفن می زنه وقتی که یارو گوشیو برداشت!!
فرار می کنه!!

ترکه تو اتوبوس میگوزه همه بهش میخندن. اونم خوشحال میشه، میگه: اگه میدونستم اینقدر
حال میکنین براتون میریدم

تا مگس با هم ازدواج می کنن. ماه عسل، می رن گه خوری

یه روز یه بابائی سوار تاکسی یه ترکه میشه ، به ترکه میگه آقا لطفا من را دو نفر حساب کنین ، ترکه برمیگرده میگه :...من تو رو پشه هم حساب نمیکنم

از یه لره میپرسن تو شما آدم مشهور هم هست میگه آره .... سوفیا لُره ! ، الیزابت تای لُر ، لُر و هاردی .... یه ماده شیمیائی هم هست که اختراع خودمونه بهش میگن کلُر

غضنفر تازه بدنیا اومده بوده ، شیر مامانشو نمی خورده ، هر زن دیگه ای هم آوردن ، فایده نداشته بچه شیر اونا رو هم نمی خورده تا اینکه یه زن سیاه میارن شیرشو می خوره ---باباش می گه : آهان ، پدر سوخته ، ایلده تو شیرکاکائو می خواستی ما نمی دونستیم

قله اورست رو فتح میکنه ، خبرنگارها جمع میشن و ازش می پرسند : آقا رمز موفقیت شما چی بود
یارو میگه : والله آقا من این چیزها حالیم نیست ، ایلده اگه بازم بهم بار بخوره میارم این بالا

یک روز غضنفر خواب میبینه بزرگترین نون بربری دنیا را خورده..... صبح که بلند میشه میبینه لاحافش نیست

فالگیر: فردا شوهرتون میمیره!
زن: اینو که خودم میدونم. بهم بگو گیر پلیس میفتم یا نه

چرا روان درمانی زنها کمتر از مردها طول میکشه؟
معمولا باید در روان درمانی به دوران کودکی بازگشت و زنها همیشه در همون دوران به سر میبرند

غول چراغ جادو به یه زن میگه: یه آرزوت رو بگو تا برآورده کنم. زنه میگه: یه کاری کن که شوهرم حسابی احمق بشه تا بتونم با خیال راحت بهش دروغ بگم و هی مچم رو نگیره. غوله قبول میکنه و میگه: برو خونه تون. آرزوت رو برآورده کردم. زنه خوشحال میره خونه, میبینه شوهرش تبدیل به یه زن شده!

یه نفر داشته با زنش دعوا میکرده که : تو که از من خوشت نمیومد پس چرا سر سفره عقد با صدای بلند داد زدی بـــــــــــله ،،، زنه میگه : من به تو نگفتم بله ،، یکی از من پرسید با این مرتیکه عوضی میخواهی ازدواج کنی من داد زدم بـــــــــــله

ترکه زنگ میزنه 110 میگه آقا صدی ده ؟ طرف میگه: بله بفرمائید ..ترکه میگه بی انصاف تو بازار صدی پنج نزول میدن

donkey is here!
به ترکه میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درخته ؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ میگه بخاری! یارو کف می‌کنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درخته ؟ ترک خر میگه: بخاریِه خودمه دوست دارم بگذارمش بالای درخت

یه روز دوسته یه ترکه زانتیا میگیره .ترکه ازش می پرسه ببینم!از ایدز بدتره

یک روزیک ترکه تو استخر قورباقه ای شنا می کنه لک لک ها میخورنش

یه روز یک دختر خانم داشته می دویده که یک آخوند اون رو میبینه و میگه چرا می دوی دخترم ؟یارو میگه: یک مرد داره دنبالم می کنه و یکباره حاج آغا اباء خودش رو باز می کنه و میگه: بیا در آغوش اسلام

.به نظرت فرق بزرگترین موز دنیا با کوچکترین موز دنیا چیه؟
چی؟نمیدونی؟
.
یه کم فکر کن
.
.
مهم نیست،میرم از یه میمون دیگه میپرسم

.تلویزیون گفت یه جسد آدم با صورت میمون پیدا شده!نگران شدم ،اگه سالمی یه زنگ بزن

دریک مجلس میهمانی پسر کوچولوی صاحبخانه با پالتوپوست مادرش بازی می کرد0 خانمی
از او پرسید:این پالتوی پوست مال مادر شماست؟
جواب داد:بله!بله خانم.پرسید:می توانی بگویی کدام حیوان بیچاره پوستش کنده شده تا مادر
شما دارای چنین پالتوی پوست زیبایی شد؟
پسر کمی فکر کرد و گفت:بله خانم ،بابام

یارو زبونش میگرفته میره داروخونه میگه: آقا اشپیل داری؟ میگه: اشپیل دیگه چیه؟ میگه: بابا اشپیل دیگه. یارو میگه: یعنی چی؟ درست تلفظ کنین من بفهمم. یارو میگه: بابا جان اشپیل، دیگه! یارو میگه: آقا من که نمیفهمم شما چی میگین، بگذارین به همکارم بگم شاید اون بفهمه. رفیق یارو هم زبونش میگرفته، میاد. بهش میگه: آقا اشپیل دارین، یارو هم میره براش یه چیزی میاره بهش میده و میره، بعد همکارای یارو ازش میپرسن: این چی میخواست؟ میگه: اشپیل! میگن: بابااین اشپیل دیگه چه کوفتیه!؟ اصلاً برو یکم از این اشپیل ور دار بیار ببینیم چیه. یارو میره و بر میگرده میگه: اشپیل تموم شد!

یارو میره خواستگاری درو پنجره ساز بوده ، ازش میپرسن شغل شما چیه؟ می خواسته کلاس بذاره :میگه نصب ویندوز .

یک سری از دانشمندا داشتن روی مغز آدم تحقیق میکردند ، یک ریاضی دان را انتخاب می‌کنند و بهش میگن از یک تا پنج بشمر، اون هم سریع شروع میکنه به شمردن: یک..دو..سه..چهار..پنج... بعد جراحیش میکنند و نصف مغزش را در میارن، و دوباره میگن بشمر، اینبار یکم کندتر میشمره: یک...دو...سه...چهار...پنج.... دوباره مغزش رو جراحی میکنند و یک چهارم دیگش را در میارن و میگن بشمر، یارو آروم آروم میشمره: یک...... دو...... سه...... چهار...... پنج..... دانشمندا شاکی میشن، این سری جراحی میکنند ، کل مغز یارو رو درمیارن! وقتی بهوش میاد، بهش میگن بشمر، یارو میگه: بیر...ایکی...اوچ...دورد...بش....التی.... یدی!

--------------
هر زن باهوشی میلیونها دشمن داره: همه مردهای احمق
یا
هر مرد باهوشی میلیونها دشمن داره: همه زنهای احمق
دومی درست تره
-------------
روز یه آبادانیه رو از زیر آوار زلزله در میارن می‌بینن موبایلش دستشه. یارو یه نگا به ملت میکنه میگه ویبراتور رو حال کردین؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد